نشد یه قصری بسازم پنجره هاش ابی باشه
من باشم و اون باشه و یک شب مهتابی باشه
نشد یه جا بمونه و اخر بشه مال خودم
حتی یه بار یادش نموند ماه و روز تولدم
با همه التماس من نشد بازم نره سفر..
شعرام به جز اون رو هر دیونه ای گذاشت اثر...
نشد برم بغل بغل براش شقایق بچینم
نه این من نخوام برم..نداشت گل ها رو ببینم..
نشد همه دعا کنن همیشه اون باشه پیشم..
یکی میگفت خواب دیده که اون گفته عاشقش میشم..
اما نشد ،اما نشد قسمت ما یه لحظه ی روشن و خشک...
پیغام واسش فرستادم بیا بارم منو بکش..
نشد که نشکنه بازم این چینیه شکستنی..
هیچ جای دنیا ندیدم ، عجب چشای روشنی...
باور نکرد یه مژشو به صد تا دریا نمیدم...
یه تار مو خواستم ازش،نداد گفت به تو دنیا نمیدم...!
راس میگه هر چی اون بگه ،من کجا و دیونگی..
چه جور به حرفش گوش کنم؟اون گفت بچسب به رندگی
خلاصه که اخر نشد ما گل سرخ و بو کنیم
اون گفت برو که بتونیم خوب حفظ ابرو کنیم
نشد یه بارم برسم به ارزو های محال...یه خاطره مونده برام با یه
سبد میوه ی کال
نشد منم واسه یه بار به ارزو هام برسم گذشته کار از کارمون دیر
شده بخدا قسم....
نشد به موقه این کویر ابری شه بارون بگیره..
نشد خودش اینه که هس،بیاد و شمدون بگیره....
نشد یپاشم زیر پاش عطر گل محمدی..
نشد بهم جواب بده!حتی بهم بگه بدی
نشد دوست دارم بگه به من که نه به دیگری...
نشد یه بارم رد نشه از روی شعرا سر سری
نشد یه کاری بکنه که بدونم دوسم داره
اتیش گرفتم و یبار نگام نکرد بگه اره....!
نشد یه بار حرف برنه بذار پای سر نوشت..
نشد یه شب نگم خدا ...الهی که بره بهشت..
نشد شبی یه بار واسش یه فال حافظ نگیرم
نشد تو رو یاهام براش روزی هزار بار نمیرم
نشد بـــرم،نشد نره،نشد بخواد نشد نخواد،نشد ولی...
شاید بشه واسم دعا کنی.............زیاد
از شما پنهون نکنم یه حرفایی بهم زده
گفته همین روزا میاد....ولی هنوز نیومده
قصه داره تموم میشه مثل تموم قصه ها
فقط واسم دعا کنید.. اول خدا بعدم شما
قصه داره تموم میشه مثل تموم قصه ها
ققط واسم دعا کنید.... اول خدا بعدم شما